تاریخ : جمعه 90/3/13 | 12:0 صبح | نویسنده : سارا خان بره
اتل متل یه قصه ، قصه ی روزهای عشق
اونهایی که پریدند به جبهه ها رسیدند
حق و علیه باطل با دستاشون کوبیدن
توپ و تانک و مسلسل وسیله ی عاشقی تو جبهه های ما بود
هر شب میون سنگر نماز شب برپا بود
خشاب چهل تایی مون آماده ی هدف بود
بوی گل یاس و سرخ روی لباسامون بود
گردو غبار جبهه واکس های کفشامون بود ادامه مطلب ...
.: Weblog Themes By Pichak :.